دلم میخواست بهش بگم کاش همه ی حماقتای عالم ختم میشد به دوزار چند شاهی، ولی استیصال تو نگاهش و فکر این که تنهایی باید جای خالی چند میلیون دوش بکشه و تازه نذاره باباش بفهمه نذاشت بگم . ولی الان تو جایی وایسادم که دلم میخواست چندرغاز ته حسابم نبود ولی چشمای مامان میخندید، محمد سالم بود و بابا.امان از همه ی ای کاش های عالم، امان.
پ میگن آدمی آه و دمی .آخ از آه این روزا.

رونوشت به خدای عبدالحسین

ای تو به من از من نزدیک تر

ولی ,امان ,دلم ,ی ,تو ,میخواست ,دلم میخواست ,همه ی ,سالم بود ,محمد سالم ,میخندید، محمد

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مکتب اسلامی آموزش مشاوره خدمات خرید و فروش بیمه اجتماعی در تهران کلینیک های جراحی ففل نویسنده دانلود خلاصه pdf سیستم کلاهبرداری پاپ اپ می خرید فروش تجهیزات پزشکی بجنورد محمدجواد رضائی مرجع مقالات تخصصی ارایش مرکز تخصصی تولید و واردات انواع راهبند اتوماتیک